جنگلدارforest ranger, rangerواژههای مصوب فرهنگستانفرد کارشناس جنگل که مسئولیت ادارۀ امور جنگل را در یک بخش یا شهرستان بر عهده داشته باشد
جنگلداریforestryواژههای مصوب فرهنگستانکلیۀ علوم و فنون و اَعمال مرتبط با ایجاد و اداره و کاربرد جنگل
بومجنگلداریecoforestryواژههای مصوب فرهنگستانرویکردی در مدیریت جنگل با دخالت اندک که بوممحور و مبتنی بر ارزشهای بومشناسی ژرفنگر است
جنگلداری حفاظتیprotection forestryواژههای مصوب فرهنگستانیکی از شیوههای برنامهریزی و مدیریت جنگل که عمدتاً بر حفاظت آن تأکید میکند
جنگلداریforestryواژههای مصوب فرهنگستانکلیۀ علوم و فنون و اَعمال مرتبط با ایجاد و اداره و کاربرد جنگل
جنگلداری پهنهورextensive forestryواژههای مصوب فرهنگستانعملیات جنگلداری بر پایۀ کار کم و سرمایهگذاری نازل در واحد سطح
جنگلداری حفاظتیprotection forestryواژههای مصوب فرهنگستانیکی از شیوههای برنامهریزی و مدیریت جنگل که عمدتاً بر حفاظت آن تأکید میکند
جنگلداری قیاسیanalogue forestryواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای بازسازی بومسازگان با هدف بازگرداندن کارکرد و پوشش گیاهی اولیه
جنگلداری مایهبَرintensive forestryواژههای مصوب فرهنگستانعملیات جنگلداری برای دستیابی به کیفیت و کمیت قابلتوجهی از محصول در واحد سطح با استفاده از بهترین فنون جنگلورزی (silviculture) و مدیریت
جنگلداریforestryواژههای مصوب فرهنگستانکلیۀ علوم و فنون و اَعمال مرتبط با ایجاد و اداره و کاربرد جنگل
جنگلداری پهنهورextensive forestryواژههای مصوب فرهنگستانعملیات جنگلداری بر پایۀ کار کم و سرمایهگذاری نازل در واحد سطح
جنگلداری حفاظتیprotection forestryواژههای مصوب فرهنگستانیکی از شیوههای برنامهریزی و مدیریت جنگل که عمدتاً بر حفاظت آن تأکید میکند
جنگلداری قیاسیanalogue forestryواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای بازسازی بومسازگان با هدف بازگرداندن کارکرد و پوشش گیاهی اولیه
جنگلداری مایهبَرintensive forestryواژههای مصوب فرهنگستانعملیات جنگلداری برای دستیابی به کیفیت و کمیت قابلتوجهی از محصول در واحد سطح با استفاده از بهترین فنون جنگلورزی (silviculture) و مدیریت