جهوریلغتنامه دهخداجهوری . [ ج َه ْ وَ ری ی ] (ع ص ) بلند و مرتفع. (اقرب الموارد): کلام جهوری ؛ سخن بلندآواز. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجل جهوری الصوت ؛ مرد بلند آواز. (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || رجل جهوری ؛ مرد دیداری . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). چیزی که بچشم بزر
ظهوریلغتنامه دهخداظهوری . [ ظُ ] (اِخ ) از قدمای شعرای عثمانی است منسوب به خانواده ٔ دلبندزاده از اهل مناستر و به همانجا درگذشته است .