جهولیةلغتنامه دهخداجهولیة. [ ج ُ لی ی َ ] (ع مص ) مصدر جهل است چون طفولیة. (ذیل اقرب الموارد از تاج العروس ).
جهالةلغتنامه دهخداجهالة. [ ج َ ل َ ] (ع مص ) نادان بودن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). نادانستن چیزی را. (زوزنی ). نادان شدن . (تاج المصادر بیهقی ). || (اِمص ) نادانی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (مهذب الاسماء).
جعالةلغتنامه دهخداجعالة. [ ج ِ / ج َ / ج ُ ل َ ] (ع اِ) جعالت . رجوع به همین ماده شود. جعاله در قانون مدنی :ماده ٔ 561 - جعاله عبارت است از التزام شخصی به اداء اجرت معلوم در مقابل عملی اعم
جعالهفرهنگ فارسی معین(جُ لِ) [ ع . ] 1 - مزد، حق العمل . 2 - نوعی قرارداد با بانک جهت گرفتن وام برای کارهای جزیی ساختمانی .