جابانیلغتنامه دهخداجابانی . [ ] (اِخ ) نام محلی است که در آنجا شاه اسماعیل با فرخ یسار جنگ کرده است . (تاریخ ادبیات ایران ادوارد برون ص 65).
زوبینیhastateواژههای مصوب فرهنگستانویژگی بخش یا اندامی در گیاهان که تقریباً تا قاعده سهگوش باشد و بعد ناگهان به سمت دو لَپ جانبی عمود بر محور اصلی پهن شود متـ . زوبینشکل hastiform
جوبانلغتنامه دهخداجوبان . (اِخ ) معرب گوبان و آن دهی است بمرو. (منتهی الارب ) (مراصد) (مرآت البلدان ج 4 ص 276).
جوبنهلغتنامه دهخداجوبنه . [ ب ُ ن َ ] (اِخ ) دهی است جزو دهستان سنگرکهدمات بخش مرکزی شهرستان رشت دارای 1094 تن سکنه . آب آن از گل رود و غازیان رود و محصول آن برنج و ابریشم . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).