جوندهکشrodenticideواژههای مصوب فرهنگستانمادهای شیمیایی که از آن برای از بین بردن جوندگان استفاده میشود
جوندهلغتنامه دهخداجونده . [ ج َ وَ دَ / دِ ] (نف ) آنکه چیزی را میجود. || فردی از راسته ٔ جوندگان . یک تن از جانوران راسته ٔ جوندگان . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به جوندگان شود.
جویندهلغتنامه دهخداجوینده . [ ی َ دَ / دِ ] (نف ) از جستن ، جستجوکننده . طالب . (منتهی الارب ) (فرهنگ فارسی معین ).- امثال : تا مثل باشد که هر جوینده ای یابنده است هرچه جوید خاطرت ه
جویندهفرهنگ فارسی عمیدجستجوکننده؛ طلبکننده؛ کاوشکننده: ◻︎ گر گران و گر شتابنده بُوَد / آنکه جویندهست یابنده بُوَد (مولوی: ۳۷۲).