پیچاندن، تاب دادن.
دبه /()کردن/()کن/مقررات بازی را نقض کردن
بچهای که زیاد گریه میکند،کسی که همیشه نالان است..
صرير
buzz, chatter, drone, gabble, whiz, whizz, yap
peep, twitter
جر
مَعجر، نرده چوبى کنار پله یا لب ایوان.
صدای باران.
جوی و نهر.
تند تند،باران تند
نرده