جریدنلغتنامه دهخداجریدن . [ ج ِ دَ ] (مص ) در تداول عامه ، پاره شدن بدرازا. جر خوردن . دریدن بدرازا. (یادداشت مؤلف ).
جر خوردنلغتنامه دهخداجر خوردن . [ ج ِ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) دریدن با آوازی ، چنانکه کاغذ و پارچه آهاردار وجز آن . (یادداشت مؤلف ). جریدن . (یادداشت مؤلف ). || بدرازا پاره شدن . (یادداشت مؤلف ). دریدن کاغذ و پارچه با دست بطوری که آواز از آن برآید.
جرفرهنگ فارسی عمیدصدای پاره کردن چیزی مانند کاغذ، پارچه، و امثال آنها.⟨ جر خوردن: (مصدر لازم)۱. پاره شدن پارچه یا کاغذ.۲. شکاف برداشتن.⟨ جر دادن: (مصدر متعدی) پاره کردن چیزی مانند کاغذ، پارچه، و امثال آنها.⟨ جر زدن: (مصدر لازم)۱. انکار کردن و زیر پا گذاشتن مقررات د