جیانلیلغتنامه دهخداجیانلی .(اِخ ) دهی است از دهستان ساری سوباسار بخش پلدشت شهرستان ماکو. رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 شود.
چاللو جیانلولغتنامه دهخداچاللو جیانلو. (اِخ ) دهی است از دهستان قوریچای بخش قره آغاج شهرستان مراغه که در 47 هزارگزی باختر قره آغاج و 14 هزارگزی جنوب شوسه مراغه بمیانه واقع شده . دره ای است معتدل و مالاریایی که <span class="hl" dir="l
شیخ جانلولغتنامه دهخداشیخ جانلو. [ ش َ ] (اِخ ) دهی از دهستان خان اندبیل بخش مرکزی شهرستان هروآباد است و 118 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
زونگللغتنامه دهخدازونگل . [ زْ / زِ وَ] (اِخ ) بشردوست و اصلاح طلب سویسی (1484 - 1531 م .). پیشنهادکننده ٔ تغییراتی در اصول مذهب بود. وی نظر داشت که کتاب مقدس در مراسم مذهبی بزبان آلمانی خواند
زونگللغتنامه دهخدازونگل . [ زَ وَ گ َ ](ص ) بمعنی زونگ است که مردم گوژپشت و حقیر باشد. (برهان ) (از جهانگیری ). زونزک . زونگ . (ناظم الاطباء).
زونگللغتنامه دهخدازونگل . [ زَ وَگ ُ ] (اِ) زنگ و جرس کوچک و زنگوله . || نام نوایی از موسیقی . (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس ).