لغتنامه دهخدا
آب استه . [ ] ( ) و اندر نواحی وی [ قصبه ٔ پریم در جبل قارن ] چشمه های آبست که بیک سال اندر، چندین بار بیشترین مردم این ناحیت بدانجا شوند، آب استه با نبید و رود و سرود و پای کوفتن و آنجا حاجتها خواهند از خدای و آن را چون تعبدی دارند و باران خواهند بوقتی که شان بباید. (حدودالع