حجرالحماریلغتنامه دهخداحجرالحماری . [ ح َ ج َ رُل ْ ح ِ ی ی ] (ع اِمرکب ) در حوصله ٔ خر میباشد. حاملش از احتلام ایمن بود. و اسهال باز دارد. (نزهة القلوب حمداﷲ مستوفی ).
حجرالحمارلغتنامه دهخداحجرالحمار. [ ح َ ج َ رُل ْ ح ِ ] (ع اِ مرکب ) مهره ٔ خر. سپید و بزرگ و درشت میباشد و در پس گردن بعض خران یافت شود. دفع زهرها کند. (نزهةالقلوب حمداﷲ مستوفی ).