لغتنامه دهخدا
حجرالدیک . [ ح َ ج َ رُدْ دی ] (ع اِ مرکب ) سنگ خروسان . حجرالدجاج . سنگی است بقدر باقلی و از آن کوچکتر. سفید مایل به تیرگی و در شکم خروس متکون شود. در دوم گرم و در اول خشک . تعلیق و شرب او جهت رفع احزان و هموم و وساوس و در دهن داشتن او جهت رفع تشنگی ، و آشامیدن آبی که او را