حدرجلغتنامه دهخداحدرج . [ ح َ رَ ] (ع اِ) کسی . احدی . دیاری :ما بالدار حدرج ؛ نیست در خانه کسی . (منتهی الارب ).
آدرسلغتنامه دهخداآدرس . [ رِ ] (فرانسوی ، اِ) نشانی خانه و جز آن . عنوان و نام کسی بر سر نامه یا پشت پاکت .
اضرسلغتنامه دهخدااضرس . [ اَ رَ ] (ع ص ) رجل ٌ اخرس اضرس ؛ از اتباع است . (منتهی الارب ). || رجل اضرس ؛ مرد خشمگین و تندخو. (ناظم الاطباء). || غلام اضرس ؛ کودک کلان دندان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).