ادفیلغتنامه دهخداادفی . [ اَ فا ] (ع ص ) کوز. کوژ (مرد). (منتهی الارب ). مرد دوتاپشت . (مهذب الاسماء). || درازبال (پرنده ). که بال دراز دارد. || آنکه سرش بسوی گوش گردیده باشد. (زوزنی ). آنکه سرش بسوی گوش چسبیده بود. (مهذب الاسماء). || اسب درازگردن . || شاهین که منقار کج دارد. || درخت کلان . (
بازی حذفیplay off/ play-off/ playoffواژههای مصوب فرهنگستانبازیای که بین دو تیم برگزار میشود تا برندۀ بازی به مرحلۀ بالاتر صعود کند و بازنده از دور بازیها حذف شود
رژیم حذفیelimination diet, exclusion dietواژههای مصوب فرهنگستانرژیمی که در آن یک یا گروهی از غذاها که ممکن است آثار نامطلوب به بار آورند حذف میشوند
بازی حذفیplay off/ play-off/ playoffواژههای مصوب فرهنگستانبازیای که بین دو تیم برگزار میشود تا برندۀ بازی به مرحلۀ بالاتر صعود کند و بازنده از دور بازیها حذف شود
رژیم حذفیelimination diet, exclusion dietواژههای مصوب فرهنگستانرژیمی که در آن یک یا گروهی از غذاها که ممکن است آثار نامطلوب به بار آورند حذف میشوند
واکنش حذفیelimination reactionواژههای مصوب فرهنگستانواکنشی که در آن اتمها یا گروههای مجاور یک اتم در یک مولکول حذف میشوند و پیوندی دوگانه یا سهگانه میان اتمها ایجاد میشود
دورحذفیmiss and out, devil take the hindmost, devilواژههای مصوب فرهنگستاندر دوچرخهسواری، یکی از مسابقات همآغاز که در راهه برگزار میشود و در آن نفر آخر هر دور حذف میشود تا در دور پایانی، با کاهش شمار رکابزنان، برنده از میان رقابتکنندگان در رقابت سرعت مشخص شود
بازی حذفیplay off/ play-off/ playoffواژههای مصوب فرهنگستانبازیای که بین دو تیم برگزار میشود تا برندۀ بازی به مرحلۀ بالاتر صعود کند و بازنده از دور بازیها حذف شود
رژیم حذفیelimination diet, exclusion dietواژههای مصوب فرهنگستانرژیمی که در آن یک یا گروهی از غذاها که ممکن است آثار نامطلوب به بار آورند حذف میشوند
واکنش حذفیelimination reactionواژههای مصوب فرهنگستانواکنشی که در آن اتمها یا گروههای مجاور یک اتم در یک مولکول حذف میشوند و پیوندی دوگانه یا سهگانه میان اتمها ایجاد میشود