حراسینلغتنامه دهخداحراسین . [ ح َ ] (ع ص ، اِ) شتران لاغر (واحد آن نیامده ). (منتهی الارب ). مجهوده از ابل . || سالهای قحطناک . (منتهی الارب ).
عروسینلغتنامه دهخداعروسین . [ ع َ س َ ] (اِخ ) قلعه ای است به یمن . (منتهی الارب ). قلعه و حصنی است ازآن ِ عبداﷲبن سعید ربیعی کردی در یمن . (از معجم البلدان ).
هرسینلغتنامه دهخداهرسین . [ هََ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ژاورود بخش رزاب شهرستان سنندج ، واقع در 20 هزارگزی جنوب خاوری رزاب و 9 هزارگزی جنوب خاوری دوآب . جایی است کوهستانی و سردسیر و دارای 150</spa