هُزُواًفرهنگ واژگان قرآنمسخره (هزو به معناي مزاحي است که در غياب کسي و يا پنهان از چشم او انجام شود ، و گاهي به مزاح علني انيز گفته مي شود)
اظواءلغتنامه دهخدااظواء. [ اِظْ ] (ع مص ) گول گردیدن . (ناظم الاطباء). اظواء مرد؛ احمق شدن وی . (از متن اللغة).
اظواءلغتنامه دهخدااظواء. [ اَظْ ] (ع اِ)ج ِ ظاء، از حروف تهجی بر تذکیر و ج ِ آن بر تأنیث ظاآت است . (از ذیل اقرب الموارد). رجوع به ظاء شود.
ازواءلغتنامه دهخداازواء. [ اِزْ ] (ع مص ) آمدن و با خود دیگری راآوردن . آمدن و با خود دیگری داشتن . (منتهی الارب ).