حسین دمشقیلغتنامه دهخداحسین دمشقی . [ ح ُ س َ ن ِ دِ م َ / دَ م ِ ] (اِخ ) ابن محمد دمشقی عمادالدین شافعی . وی در 877 هَ . ق . درگذشته است . او راست : «احکام الخنثی ». (هدیة العارفین ج 1 ص <span cl
حسین دمشقیلغتنامه دهخداحسین دمشقی . [ ح ُ س َ ن ِ دِ م َ / دَ م ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن ابراهیم محدث . درگذشته ٔ 450 هَ . ق .او راست : جزء فی الحدیث . (هدیة العارفین ج 1 ص
قاتل سیاسیassassinواژههای مصوب فرهنگستانفرد مزدور یا متعصبی که با هدف سیاسی شخص یا اشخاصی را به قتل میرساند متـ . قاتل
رژیم آسیاییAsian dietواژههای مصوب فرهنگستانروش سنتی غذا خوردن در آسیا و خصوصاً نواحی شرقی و جنوبی آن که در آن عموماً گوشت غذای اصلی نیست، بلکه برنج و سبزیجات و ماهی و میوههای تازه و مصرف فراوان ادویه وجه غالب است
بازیهای آسیاییAsian Games, Asiadواژههای مصوب فرهنگستانبازیهایی که از سال1951، و هر چهار سال یک بار میان کشورهای آسیایی برگزار میشود
بازیهای پاراآسیاییAsian Para Gamesواژههای مصوب فرهنگستانبازیهایی که هر چهار سال یک بار و بعد از بازیهای آسیایی برای ورزشکاران دارای معلولیت جسمی برگزار میشود متـ . بازیهای آسیایی معلولان
ابوالقاسملغتنامه دهخداابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) عمربن حسین دمشقی خرقی . رجوع به عمر... و رجوع به ابن الخِرَقی ... شود.
علیلغتنامه دهخداعلی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن خلیل بن علی بن حسین دمشقی ، مشهور به ابن قاضی عسکر و مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی دمشقی شود.
علی شافعیلغتنامه دهخداعلی شافعی . [ ع َ ی ِ ف ِ ] (اِخ ) ابن حسن بن هبةاﷲبن عبداﷲبن حسین دمشقی شافعی . مشهور به ابن عساکر و ملقب به ثقةالدین و مکنی به ابوالقاسم . رجوع به ابن عساکر و به علی (ابن حسن ...) شود.
علی دمشقیلغتنامه دهخداعلی دمشقی . [ ع َ ی ِ دِ م َ ] (اِخ ) ابن حسن بن هبةاﷲبن عبداﷲبن حسین دمشقی شافعی ، مشهور به ابن عساکر و ملقّب به ثقةالدین و مکنّی به ابوالقاسم . رجوع به ابن عساکر و علی (ابن حسن ...) شود.
علیلغتنامه دهخداعلی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابی محمدحسن بن هبةاﷲبن عبداﷲبن حسین دمشقی شافعی ، مشهور به ابن عساکر و مکنی به ابوالقاسم و ملقب به ثقةالدین . رجوع به ابن عساکر و علی بن حسن بن هبة اﷲبن ... شود.
حسینلغتنامه دهخداحسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عثمان بن رواسی . کتاب الحدیث دارد. (ذریعه ج 6 ص 324).
دره حسینلغتنامه دهخدادره حسین . [ دَرْ رَ ح ُ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دره کوه بخش چقلوندی شهرستان خرم آباد. واقع در 17هزارگزی جنوب راه فرعی خرم آباد به چقلوندی ، با 120 تن سکنه . آب آن از چشمه و راه آن مالرواست . ساکنین از
حسن و حسینلغتنامه دهخداحسن و حسین .[ ح َ س َ ن ُ ح ُ س َ ] (اِخ ) نام دو کوه است یا دو ریگ توده است و بسطام بن قیس مدفون است نزدیک حسن . (آنندراج ). || دو بطن است در طی . (آنندراج ). || نام دو پسر فاطمه ٔ زهرا است . (آنندراج ).
پهلوان حسینلغتنامه دهخداپهلوان حسین . [ پ َ ل َ ح ُ س َ ] (اِخ )رجوع به حسین ... در حبیب السیر چ خیام (ج 4 ص 53، 56، 64، 65، <span