حشرهکش 2insecticideواژههای مصوب فرهنگستانمادهای شیمیایی که از آن برای از بین بردن حشرات استفاده میشود
حشره کشلغتنامه دهخداحشره کش . [ ح َ ش َ رَ / رِ ک ُ ] (نف مرکب ) هر دارو که حشرات را کشد. بهترین حشره کشها گرد ددت است . و از این پیش گرد تنباکو، محلول نمک طعام ، جوشانیده ٔ برگ درخت گردو و آب صابون و امثال آن برای این مقصود بکار می بردند.
حشره کشفرهنگ فارسی عمیدهر داروی سمّی به شکل گَرد یا محلول که برای کشتن حشرات یا دفع آفتهای گیاهی به کار میرود.
حشره کشفرهنگ فارسی معین( ~. کُ) [ ع - فا. ] (اِمر.) هر یک از مواد سمی به شکل گرده یا محلول یا گاز که برای از بین بردن حشرات به کار رود.