پشتۀ یخرُفتیesker/ asar/ eschar/ eskar/ osarواژههای مصوب فرهنگستانپشتۀ ساختهشده از انباشتههای شن و ماسۀ یخساری
حسریلغتنامه دهخداحسری . [ ح َ را] (ع ص ) ج ِ حسیر. (منتهی الارب ). فروماندگان . || ناقة حسری ؛ شتر ماده ٔ مانده . (منتهی الارب ).
حصریلغتنامه دهخداحصری . [ ح ُ] (اِخ ) قیروانی ابراهیم بن علی بن تمیم ، مکنی به ابی اسحاق (390 - 453 هَ . ق .). شاعری از مردم قیروان علاوه بر کتبی که در ذیل نام او ابراهیم بن علی ... بدو نسبت داده شد، او راست : کتاب نورالطرف و
حصریلغتنامه دهخداحصری . [ ح ِ ] (ع اِ) کشتی خرد که بسازند از کرته وگیاه . (مهذب الاسماء). در نسخه ای : از کرنه و گیاه .
حشریلغتنامه دهخداحشری . [ ح َ ش َ ] (ص نسبی ) منسوب به حشر،یک تن از سپاه غیر منتظم : آن مردم حشری هزیمت کرد و لشکری چون هزیمت آنان بدید تیز براندن گرفت ، تا زان حشریان اندر آن هزیمت سه هزار مرد کشته شد. (تاریخ سیستان ). || یک تن سخره . یکی به بیگار و شاکارگرفته شده <sp
حشریلغتنامه دهخداحشری . [ ح َ ش َ ] (ص نسبی ) منسوب به حشر،یک تن از سپاه غیر منتظم : آن مردم حشری هزیمت کرد و لشکری چون هزیمت آنان بدید تیز براندن گرفت ، تا زان حشریان اندر آن هزیمت سه هزار مرد کشته شد. (تاریخ سیستان ). || یک تن سخره . یکی به بیگار و شاکارگرفته شده <sp
محشریلغتنامه دهخدامحشری . [ م َ ش َ ] (اِخ ) از ولایت نیشابور است و در سخنوری و سخن سنجی او را استاد ملانظیری همدانی دانسته اند و به گفته ٔ نصرآبادی در تذکره ، پیش از تألیف تذکره به کهنسالی رسیده بوده است . بنابراین از شاعران اوایل عهد صفویه است . این بیت از اوست :یار چو تیغ کین کشد فرصتش
محشریلغتنامه دهخدامحشری . [ م َ ش َ] (اِخ ) ملامحشری خوانساری . به گفته ٔ نصرآبادی در تذکره ، مردی درویش و تهیدست اما زنده دل و شوخ طبع بوده و بهنگام تألیف تذکره حدود نود سال داشته است و بنابراین از شاعران اوایل دوره ٔ صفویه ٔ است . از اوست :روزی که آسمان به کسی کینه ور نبوددانش نبود