حسیوانلغتنامه دهخداحسیوان . [ ح َ ] (ع اِ) قسمی از بسویعنی نوعی از غوره ٔ خرما. (از یادداشتهای مؤلف ).
عشوانلغتنامه دهخداعشوان . [ ع ُش ْ ] (ع اِ) نوعی از تمر است ، یا خرمابنی . (منتهی الارب ). خرما، و گویند نخلی است . (از اقرب الموارد).
عصوانلغتنامه دهخداعصوان . [ ع َ ص َ ] (ع اِ) مثنای عَصا در حالت رفع. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به عصا و عصوین شود.
حشوآکندلغتنامه دهخداحشوآکند. [ ح َش ْوْ ک َ ] (اِ مرکب ) جغبوت . آکنه . || بالش و جامه و مانند آن که پنبه یا پشم و جز آن در میان دارد. حشوآگین .