حصیلیةلغتنامه دهخداحصیلیة. [ ح ُ ص َ لی ی َ ] (اِخ ) نام چاهی است که بنی طی ، «مجالد» حاکم بنی امیه را که با ایشان بدرفتاری کرده بود شبانه در آن انداخته ، پس شاعر ایشان چنین سرود : سلوا الحصیلیة عن مجالدنحن طرحناه بلاوسائدبجمة البئر و رغم القائد.
حسیلةلغتنامه دهخداحسیلة. [ ح َ ل َ ] (ع ص ، اِ) خرمای خشک تباه که شیرین نشود. || مردم فرومایه . حسیل . || گوساله . ج ، حسیل .
حسیلةلغتنامه دهخداحسیلة. [ ح ُ س َ ل َ ] (اِخ ) کوههای چنداست از ضباب نزدیک رمل الغضا. رجوع به حَسَلات شود.