ردیابی کمکدارaided trackingواژههای مصوب فرهنگستانردیابی هدف متحرک در زاویه یا ارتفاع یا مسافتی معین با استفاده از سازوکار ردیابی راداری یا لیزری یا بصری یا حرارتی یا ترکیبی از آنها
چَفتۀ هوبَریshoulder arch 1, caernarvon arch 1, square-headed trefoil arch 1, shoulder-headed arch 1واژههای مصوب فرهنگستانصورت ساختهشدۀ قوس هوبَری
قوس هوبَریshoulder arch 2,caernarvon arch 2,square-headed trefoil arch 2,shoulder -headed arch 2واژههای مصوب فرهنگستانقوسی متشکل از سه بخش شامل دو شانه و یک تاج که تاج آن از شانهها آشکارا منفک است
حضیضلغتنامه دهخداحضیض . [ ح َ ] (ع اِ) سنگ . (منتهی الارب ). || پستی . (منتهی الارب ) (غیاث ) (منتخب ). || پستی زمین . نشیب زمین . (کشاف اصطلاحات الفنون ). || پستی زمین در دامن کوه . (منتهی الارب ). || دامن کوه . دامنه ٔ کوه . (کشاف ) (اقرب الموارد). || بن کوه . (از دهار) (مهذب الاسماء). ج ،
حضیضیلغتنامه دهخداحضیضی . [ ح ِض ْ ضی ضا ] (ع مص ) برانگیختن کسی را بر جنگ کسی . یاحُض بدان معنی است و حضیضی اسم است از آن . (منتهی الارب ).
حضیضیلغتنامه دهخداحضیضی . [ ح ُض ْ ضی ] (ع مص ) برانگیختن کسی را بر جنگ کسی . حُض . (متن اللغة). رجوع به ماده ٔ قبل شود.
حضیضفرهنگ فارسی عمید۱. پستی؛ نشیب.۲. (نجوم) نزدیکترین نقطه از مدار ستاره.٣. جای پست در زمین یا پایین کوه