خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حقانیت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حقانیت
لغتنامه دهخدا
حقانیت . [ح َق ْ قا نی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) چگونگی حقانی .
-
جستوجو در متن
-
انصافاً
لغتنامه دهخدا
انصافاً. [ اِ فَن ْ ] (ع ق ) بطور عدالت و حقانیت . (ناظم الاطباء). از روی عدل و انصاف .
-
بیهدگی
لغتنامه دهخدا
بیهدگی . [ هَُ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) مخفف بیهودگی . حالت و چگونگی بیهوده . یاوگی . بطلان . عدم حقانیت : گرْش نبودم بکار بیهدگی کردبیهدگی ناید از مهیمن قهار.ناصرخسرو.
-
قرائن
لغتنامه دهخدا
قرائن . [ ق َ ءِ ] (ع اِ) ج ِ قرینة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || و نیز آنچه برای انسان حاصل میشود از آثار و علامات تا قطع کند بر صحت حقانیت مطلبی یا بر سقم و بطلان آن . (ناظم الاطباء).
-
بحق
لغتنامه دهخدا
بحق . [ ب ِ ح َق ق ] (ص مرکب ، ق مرکب ) (از: ب + حق ) براستی . بدرستی . بطور حقانیت . (ناظم الاطباء). بحقیقت . از روی عدالت . عادلانه . به عدل . و رجوع به کلمه ٔ حق شود. || ذیحق . دارنده ٔ حق . حقدار. محق . برحق . سزا. بسزا : پادشاهان چون ... نیکوآثا...
-
برنابا
لغتنامه دهخدا
برنابا. [ ب َ ] (اِخ ) (سن ...) نامش یوسف است و از مبلغین مسیحیت و از اصحاب پولس و مرقس بوده است . رساله ٔ معروف به انجیل برنابا را مسیحیان جزء عهدین غیرقانونی می شمارند و معتقدند که بتوسط یک نفر مسلمان نوشته شده است ، ظاهراً چند موضع از آن مشتمل بشا...
-
مستمرة
لغتنامه دهخدا
مستمرة. [ م ُ ت َ م ِرْ رَ ] (ع ص ) تأنیث مستمر. روان و استوار و دائمی . (غیاث ) (آنندراج ). پیوسته . همیشه . مستمره . و رجوع به مستمر و استمرار شود : اگر احدی از قانون حق و حساب و امور مستمره و معمول مملکت و ضابطه ٔ حقانیت تخلف و تجاوز نماید... (تذ...
-
جدیدالاسلام
لغتنامه دهخدا
جدیدالاسلام . [ ج َ دُل ْ اِ ] (اِخ ) میرزا محمدصادق ارومی . پدر وی اهل ارومیه آذربایجان بوده است . از فضلا و دانشمندان و کشیش قوم سریانی نصاری بود که در این اواخر مشمول توفیقات نامتناهی الهی شد و بدین اسلام درآمد و از طرف ناصرالدین شاه بلقب «فخرالاس...
-
پیت
لغتنامه دهخدا
پیت . (اِخ ) ویلیام . از رجال سیاسی معروف انگلستان و پسر ویلیام پیت مشهور. وی بسال 1759 م . تولدیافت در سایه ٔ کفایت و لیاقت خود در 23سالگی بهیأت وکلا درآمد و بسال 1773 با همان هیأت معزول و در اواخر همان سال باز بمقام ریاست وکلا و وزارت مالیه نایل ...
-
ثوبانیة
لغتنامه دهخدا
ثوبانیة. [ ث َنی ی َ ] (اِخ ) ثوبانی . طایفه ای از مرجئه باشند که به ثوبان بن مرجی انتساب دارند. اینان گویند ایمان عبارت است از اقرار به ایزد تعالی و پیمبران او لیکن چیزهائی که فعل و ترکش از روی تجویز عقل است داخل در ایمان نیست . (سمعانی ). فرقه ای ا...
-
نصیرالدین
لغتنامه دهخدا
نصیرالدین . [ ن َ رُدْ دی ] (اِخ ) عبدالجلیل بن ابوالحسین بن ابوالفضل قزوینی رازی ملقب به نصیرالدین ومکنی به ابوالرشید از علمای شیعه و از مؤلفین قرن ششم هَ . ق . است ، وی به سال 504 هَ . ق . ولادت یافته و بعد از سال 585 درگذشته است از تصنیفات اوست :...
-
غرجستانی
لغتنامه دهخدا
غرجستانی . [ غ َ ج ِ ] (اِخ ) شیخ عبداﷲ جامی در نفحات الانس آرد: وی ازاصحاب شیخ رکن الدین علاءالدولة است و از یکی از دیه های غرجستان است . خرد بوده است که پدر وی فوت شده و مادر وی شخص دیگر را شوهر کرد. روزی از وی امری واقع شده بود و از آن شخص متوهم گ...
-
اسماعیل پاشا
لغتنامه دهخدا
اسماعیل پاشا. [ اِ ] (اِخ ) (کرجی ) یکی از وزراءعصر سلطان محمودخان اول . وی اصلاً سمت بردگی داشت و خزینه دار بعضی مخدومین خود بود و بعداً بدرجه ٔ یوزباشی (ریاست صده ) نایل گشت آنگاه با وظیفه ٔ خوانسالاری موظف شد و سپس پیشکار ابراهیم پاشا صدراعظم گردی...
-
اسعد
لغتنامه دهخدا
اسعد. [ اَ ع َ ] (اِخ ) ابوکرب بن کلی کرب . یکی از تبابعه ٔ یمن . در حق ّ وی روایات مبالغه آمیز و غیرقابل تصدیق موجود است ، گویند او بکمک پسران خویش حسان و یعفر و برادرزاده ٔ خود، شمر ذوالجناح بعراق ، ایران ، خراسان ، چین ، قسطنطنیه و روم لشکرکشی کرد...