خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حقانیت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
آپاندیسیت
فرهنگ فارسی عمید
التهاب آپاندیس یا زائدۀ روده کور که بسیار دردناک است و با عمل جراحی و برداشتن آن معالجه میشود.
-
آدمیت
فرهنگ فارسی عمید
۱. انسانیت؛ آدمی بودن؛ انسان بودن: ◻︎ آدمیت رحم بر بیچارگان آوردن است / کآدمی را تن بلرزد چون ببیند ریش را (سعدی۲: ۳۱۱).۲. (اسم) انسان: ◻︎ بهحقیقت آدمی باش وگرنه مرغ باشد / که همین سخن بگوید به زبان آدمیت (سعدی۲: ۳۸۴).
-
آنتراسیت
فرهنگ فارسی عمید
نوعی زغالسنگ سیاه، براق، سبک با ۹۳ تا ۹۵ درصد کربن که بهترین مادۀ قابل احتراق در کوره و بخاری است.
-
آیت
فرهنگ فارسی عمید
۱. نشانه؛ علامت؛ آیه؛ نشان.۲. معجز؛ معجزه.۳. [قدیمی، مجاز] مرد بزرگ و چیز عجیب.۴. [مجاز] دلیل؛ حجت.۵. هریک از جملههای قرآن.
-
ابدیت
فرهنگ فارسی عمید
۱. دوام؛ جاودانی؛ پایندگی.۲. (اسم) آخرت.۳. (اسم) ابد.
-
احدیت
فرهنگ فارسی عمید
۱. یکی بودن؛ یگانه بودن؛ یکتایی؛ یگانگی.۲. یگانگی خدا.۳. (اسم) (تصوف) مقام الوهیت.
-
ادیت
فرهنگ فارسی عمید
= ویرایش
-
اذیت
فرهنگ فارسی عمید
رنج دادن؛ آزار دادن؛ آزار.
-
اریحیت
فرهنگ فارسی عمید
جوانمردی.
-
ازلیت
فرهنگ فارسی عمید
ازلی بودن؛ دیرینگی؛ جاودانگی.
-
استالاکتیت
فرهنگ فارسی عمید
ستون آهکی مخروطیشکل که بر اثر چکیدن آب در سقف غار بهوجود میآید؛ چکنده.
-
استالاگمیت
فرهنگ فارسی عمید
ستون آهکی مخروطیشکل که بر اثر چکیدن آب از سقف غار در کف غار بهوجود میآید؛ چکیده.
-
اسکیت
فرهنگ فارسی عمید
۱. نوعی کفش دارای چرخ یا تیغۀ مخصوص برای حرکت بر روی سطح هموار.۲. ورزشی که با استفاده از این نوع کفش انجام میشود.
-
اغالیط
فرهنگ فارسی عمید
= اغلوطه
-
اقلیت
فرهنگ فارسی عمید
۱. کم بودن.۲. (اسم) جمعیت یا گروهی که دارای نژاد، مذهب، یا آداب و رسوم خاصی باشند و نسبت به عموم مردم تعدادشان کم باشد.