لغتنامه دهخدا
حمارقبان . [ ح ِ ق َب ْ با ] (ع اِ مرکب ) جنبنده ٔ کوچکی است . (اقرب الموارد). کرمی است که پاهای بسیار دارد و بفارسی خرک گویند. (منتهی الارب ). ج ، حُمُرقبان . نوعی از ملخ گیاهی است . (صراح ). خرک خاکی .(بحر الجواهر). پاشنه گز. (خواص الحیوان ). پاشنه گزک .حمارالبیت . حمارالار