عنذاءلغتنامه دهخداعنذاء. [ ع ِ ] (ع مص ) برآغالیدن و برانگیختن . (از ناظم الاطباء). گویند: عَنذی به ؛ یعنی آن را برآغالانید و برانگیخت و تشویق کرد. (ازمنتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء).
العلم عندالغتنامه دهخداالعلم عندا. [ اَ ع ِ م ُ ع ِ دَل ْ لاه ] (ع جمله ٔ اسمیه ) خدای داند. خدا داناست . و گاهی گویند: والعلم عنداﷲ. رجوع به علم شود.
پاندیالغتنامه دهخداپاندیا. (اِخ ) نام قدیم منتهای جنوبی هندوستان و در قرون وسطی بدانجا دولت بزرگی بود. در قرن ششم و هفتم و هشتم هجری این مملکت را به دفعات آل سبکتکین و سایر دول اسلامیه ضبط و تسخیر کردند.