حوثاًبوثاًلغتنامه دهخداحوثاًبوثاً. [ ح َ ثَم ْ ب َثَن ْ ] (ع ص مرکب ، از اتباع ) رجوع به حوث بوث شود.
باثلغتنامه دهخداباث . (ع ص ) پراکنده و متفرق :ترکهم حاث باث (مکسورتین )؛ گذاشت ایشان را پراکنده ، و متفرق و در آن دو لغت دیگر هم آمده : ترکهم حوث بوث (مفتوحتین ) و حوثاًبوثاً (منوّنین ). (منتهی الارب ).
حوث بوثلغتنامه دهخداحوث بوث . [ ح َ ث َ ب َ ث َ ] (ع ص مرکب ، از اتباع ) حَیث َبَیث َ. حَیث ِبَیث ِ. حاث ِباث ِ. حَوثاًبَوثاً. پریشان و متفرق . گویند: ترکهم حوث الخ ؛ پریشان و متفرق کرد ایشان را. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).