لغتنامه دهخدا
ذوعرجاء. [ ع َ ] (اِخ ) پشته ای است بزمین مزینة.(منتهی الارب ). و ابن الاثیر در المرصع گوید: ذوالعرجاء، جایگاهی است از ارض مزینة. ابوذویب هذلی گوید:و کانها بالجذع بین نبایعواولات ذوالعرجاء نهب مجمع. [ کذا ]و قیل العرجاء اکمه اوهضبة هناک و اولاتها قطع من الارض حوله