لغتنامه دهخدا
حیاء. [ ح َ ] (ع اِ) توبه . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || شرم . (منتهی الارب ). || حشمت . (از اقرب الموارد). جرجانی گوید: گرفتگی نفس است از چیزی و ترک آن چیز از ترس سرزنش . (اقرب الموارد). و آن بردو نوع است نفسانی و ایمانی . و حیاء نفسانی شرمی است که خداوند آنرا در همه ٔ