خازنیلغتنامه دهخداخازنی . [ زِ ] (اِخ ) نام حکیمی است دانشمند. (آنندراج ). عبدالرحمن خازنی معروف بزاهد از علماء ریاضی ورصد در قرن پنجم و ششم است که در سال 467 هَ . ق . در مجمع اصلاح تاریخ و تبدیل جلالی حضور داشته در 513 زیج شا
خازنیلغتنامه دهخداخازنی . [ زِ ] (حامص ) خزانه دار بودن . انباردار بودن : او را بخازنی کتب کردی اختیارکت رای خسروانه قوی اختیار باد. مسعود.تا کی از خازنی و خازن احکام خطاکان خطا را خط بطلان بخراسان یابم .خا
دریچۀ خازنیcapacitive windowواژههای مصوب فرهنگستانمیانبند رسانایی که در موجبَر قرار داده میشود تا در طولِموجبَر، پذیرفتاری خازنی پدید آید
بار خازنیcapacitive loadواژههای مصوب فرهنگستانبار وسیلۀ مصرفکنندهای که میتوان آن را با خازن یا ترکیب خازن و مقاومت نشان داد
بارگذاری خازنیcapacitive loadingواژههای مصوب فرهنگستانافزایش یا کاهش بسامد تشدید آنتن که با قرار دادن خازن ثابت و آنتن در مدار متوالی حاصل میشود
پل خازنیcapacitance bridgeواژههای مصوب فرهنگستانپلی الکتریکی برای اندازهگیری ظرفیت مجهول با مقایسه با خازنی معلوم
کلاهک خازنیcapacitance hatواژههای مصوب فرهنگستانشبکهای سیمی که برای افزایش پهنای نوار یا کاهش بسامد تشدید، آن را روی آنتن قرار میدهند
دریچۀ خازنیcapacitive windowواژههای مصوب فرهنگستانمیانبند رسانایی که در موجبَر قرار داده میشود تا در طولِموجبَر، پذیرفتاری خازنی پدید آید
بار خازنیcapacitive loadواژههای مصوب فرهنگستانبار وسیلۀ مصرفکنندهای که میتوان آن را با خازن یا ترکیب خازن و مقاومت نشان داد
بارگذاری خازنیcapacitive loadingواژههای مصوب فرهنگستانافزایش یا کاهش بسامد تشدید آنتن که با قرار دادن خازن ثابت و آنتن در مدار متوالی حاصل میشود
پل خازنیcapacitance bridgeواژههای مصوب فرهنگستانپلی الکتریکی برای اندازهگیری ظرفیت مجهول با مقایسه با خازنی معلوم
دریچۀ خازنیcapacitive windowواژههای مصوب فرهنگستانمیانبند رسانایی که در موجبَر قرار داده میشود تا در طولِموجبَر، پذیرفتاری خازنی پدید آید
بار خازنیcapacitive loadواژههای مصوب فرهنگستانبار وسیلۀ مصرفکنندهای که میتوان آن را با خازن یا ترکیب خازن و مقاومت نشان داد
بارگذاری خازنیcapacitive loadingواژههای مصوب فرهنگستانافزایش یا کاهش بسامد تشدید آنتن که با قرار دادن خازن ثابت و آنتن در مدار متوالی حاصل میشود
پل خازنیcapacitance bridgeواژههای مصوب فرهنگستانپلی الکتریکی برای اندازهگیری ظرفیت مجهول با مقایسه با خازنی معلوم
سامانۀ گیرانش خازنیcapacitor-discharge ignition system, capacitor discharge ignition, CDI, capacitive discharge, CD 2, CD ignition, CD systemواژههای مصوب فرهنگستاننوعی سامانۀ گیرانش الکترونیکی که در آن توزیع برق در بین شمعها با یک خازن انجام میشود