خالدلغتنامه دهخداخالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن یزید هدادی ، مکنی به ابوحمزه . وی از تابعان است . رجوع به ابوحمزه خالد شود.
خالدلغتنامه دهخداخالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن محمد. وی از ام سلمة (رض ) روایت میکند. (از لسان المیزان ج 2 ص 385).
خالدلغتنامه دهخداخالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن ابی دجانة الانصاری . ضرار وی را از صحابه ای دانسته است که در صفین حاضر بوده اند. (از الاصابه ج 1 قسم اول ص 89).
خالدلغتنامه دهخداخالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن مهران الحذاء المصری ، مکنی به ابوالمنازل ، از تابعان است . رجوع به ابوالمنازل خالد شود.
خالدلغتنامه دهخداخالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن مهاجر، مکنی به ابومهاجر. وی تابعی است و عوف ازاو حدیث روایت می کند. رجوع به ابومهاجر خالد شود.
صالحلغتنامه دهخداصالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن عبدالجبار. وی از ابن جریح و ابن بیلمانی و از او عمربن خالد حرانی روایت کند. (لسان المیزان ص 172).
خالدلغتنامه دهخداخالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن یزید هدادی ، مکنی به ابوحمزه . وی از تابعان است . رجوع به ابوحمزه خالد شود.
خالدلغتنامه دهخداخالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن محمد. وی از ام سلمة (رض ) روایت میکند. (از لسان المیزان ج 2 ص 385).
خالدلغتنامه دهخداخالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن ابی دجانة الانصاری . ضرار وی را از صحابه ای دانسته است که در صفین حاضر بوده اند. (از الاصابه ج 1 قسم اول ص 89).
خالدلغتنامه دهخداخالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن مهران الحذاء المصری ، مکنی به ابوالمنازل ، از تابعان است . رجوع به ابوالمنازل خالد شود.
خالدلغتنامه دهخداخالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن مهاجر، مکنی به ابومهاجر. وی تابعی است و عوف ازاو حدیث روایت می کند. رجوع به ابومهاجر خالد شود.
ام خالدلغتنامه دهخداام خالد. [ اُم ْ م ِ ل ِ ] (اِخ ) از دختران عثمان بن عفان خلیفه ٔ سوم بوده است . (از حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 519).
خالدلغتنامه دهخداخالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن یزید هدادی ، مکنی به ابوحمزه . وی از تابعان است . رجوع به ابوحمزه خالد شود.
خالدلغتنامه دهخداخالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن محمد. وی از ام سلمة (رض ) روایت میکند. (از لسان المیزان ج 2 ص 385).
خالدلغتنامه دهخداخالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن ابی دجانة الانصاری . ضرار وی را از صحابه ای دانسته است که در صفین حاضر بوده اند. (از الاصابه ج 1 قسم اول ص 89).
خالدلغتنامه دهخداخالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن مهران الحذاء المصری ، مکنی به ابوالمنازل ، از تابعان است . رجوع به ابوالمنازل خالد شود.