لغتنامه دهخدا
سور. (اِ) اوستا «سوئیریا» (صبحگاهی ، روزانه )، پهلوی «سور» (چاشت صبح ، طعام )، بلوچی عاریتی و دخیلی «سیر» (عروسی ، نامزدی )، شغنی «سور» (ضیافت جشن عروسی ). در لهجه ٔ زردشتیان ایران «سور» به معنی عروسی «مجله ٔ پشوتن سال اول شماره ٔ 5 ص <span c