لغتنامه دهخدا
حنوط کردن . [ ح ُ ک َ دَ ] (مص مرکب )بوی خوش از قبیل کافور پس از شستن بر مرده پاشیدن ، و این از مراسم دینی غسل میت است . مرحوم آیت اﷲ فیض در رساله ٔ ذخیره آرد: بعد از غسل واجب است میت را حنوط کنند، یعنی به پیشانی و کف دستها و سر زانوها و سردو انگشت بزرگ پاهای او کافور بمالند