خانوادۀ مسئلهدارproblem familyواژههای مصوب فرهنگستاناصطلاحی با بار ارزشی منفی که عموماً مددکاران اجتماعی و عامۀ مردم از آن برای اشاره به خانوادههایی استفاده میکنند که شرایط اجتماعی یا رفتارشان در ابعاد مختلف مشکلآفرین میشود
خانوادهلغتنامه دهخداخانواده . [ ن َ / ن ِ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) خاندان . (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). دودمان . خیل خانه . (ناظم الاطباء). تبار. دوده : اصیل زاده و از خانواده ٔ حرمت بزرگوار و به ا
خانوادهفرهنگ فارسی عمید۱. کوچکترین واحد اجتماعی که شامل پدر، مادر، و فرزندان آنها است.۲. (زیستشناسی) تیره.۳. خاندان؛ دودمان؛ فامیل.