خاچکلغتنامه دهخداخاچک . [ چ َ ] (اِخ ) نام سابق دهکده ای که امروز آن راحبیب آباد (در کنار چشمه آب ) گویند. (سفرنامه ٔ رابینو ص 28 و 108 بخش انگلیس ). و رجوع به حبیب آباد شود.
خاچکلغتنامه دهخداخاچک . [ چ َ ](اِخ ) دهی است از دهستان توابع کجور بخش مرکزی شهرستان نوشهر واقع در 4 هزارگزی جنوب باختری کجور. محلی است کوهستانی و سردسیر و سکنه ٔ آن 4000 تن . مذهبشان شیعه و زبانشان گیلکی و فارسی و آب آنجا از
رخنه کردنhackواژههای مصوب فرهنگستاندست یافتن غیرمُجاز به دادهها در رایانه، معمولاً به قصد تخریب یا سوءاستفاده
ترفندlife hackواژههای مصوب فرهنگستانهرنوع شگرد یا مهارت یا اندیشه یا روش جدید و کمهزینهای که باعث افزایش بهرهوری و کارایی در جنبههایی از زندگی شود
غذافرینگیfood jagواژههای مصوب فرهنگستانحالتی که در آن فرد غذایی را که پیشتر از آن تنفر داشته است بسیار دوست میدارد یا برعکس
خاچکینلغتنامه دهخداخاچکین . (اِخ ) محلی کنار راه رشت و انزلی میان اشکیک و خمام در 355 هزارگزی طهران .
خاچکینلغتنامه دهخداخاچکین . (اِخ ) محلی کنار راه رشت و انزلی میان اشکیک و خمام در 355 هزارگزی طهران .