خاکژیلغتنامه دهخداخاکژی . (اِ) تخمی باشدکه آن را با کافور در چشم کنند و در عربی بزرالخمخم و بزرالجنه خوانند. (برهان قاطع). خاکشی . خاکشیر.
خاکیلغتنامه دهخداخاکی . (اِخ ) میرزابیک که با ملا صوفی بتألیف «بت خانه » تذکره ٔ بزرگ در دو جلد بسال 1010 هَ . ق . پرداخت و عبداللطیف بن عبداﷲالعباسی در 1021 بر آن ضمیمه ای نوشته است . (از کتاب احوال و اشعار رودکی تألیف سعی
خاکیلغتنامه دهخداخاکی . (اِخ ) از شعرای قرن نهم هجری عثمانی است که در زمان بایزیدخان وفات یافت و از مردم اسکوب بود. این بیت از اوست :ملامت چکمزم هر گزی که هجران بر کمال ایلرکه هر نسنه کمال اولسه فلک آنی زوال ایلر.(از قاموس الاعلام ترکی ج <span class="hl" dir="ltr
خاکیلغتنامه دهخداخاکی . (اِخ ) دهی است از دهستان تنگ گزی بخش اردل شهرستان شهر کرد واقع در 70 هزارگزی شمال باختر اردل و 18 هزارگزی راه کوهرنگ . ناحیه ای است کوهستانی با آب وهوای معتدل و 227 تن
خاکیلغتنامه دهخداخاکی . (اِخ ) شاعری است از اهل قسطمونیه و از شعرای قرن نهم هجری عثمانی است . وی در زمان اسماعیل بیک آل اسفندیار میزیسته و این بیت او راست :ای مراد مومن و ترسا معین مرد وزن قدرتکدر طاشی که مرجان که مر مرد و زن .(از قاموس الاعلام ترکی ج <span class
هم تنلغتنامه دهخداهم تن . [ هََ ت َ ] (ص مرکب ) هم جسم . هم جنس : مرغ خاکی ، مرغ آبی هم تنندلیک ضدانند وآب و روغنند.مولوی .
حروف هوائیلغتنامه دهخداحروف هوائی . [ ح ُ ف ِ هََ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حروف هوائی مزاج ، در برابر حروف آتشی و خاکی و آبی . رجوع به حروف آتشین شود. || سه حرف و. ا. ی . از 28 حرف را حروف هوائیه نامیده اند. رجوع به حروف حلقی شود.
آبیلغتنامه دهخداآبی . (ص نسبی ) برنگ آب . کبود. ازرق . نیلی . نیلگون . نیلوفری . کوود. آبیو. رنگ کبود روشن . و گاه آبی آسمانی گویند و از آن آبی سخت روشن خواهند و این همان آسمانجونی و آسمانگونه است . و آبی سیر گویند و از آن آبی پررنگ و گرفته اراده کنند و مقابل آن آبی روشن است . || منسوب به آب
خاکیلغتنامه دهخداخاکی . (اِخ ) میرزابیک که با ملا صوفی بتألیف «بت خانه » تذکره ٔ بزرگ در دو جلد بسال 1010 هَ . ق . پرداخت و عبداللطیف بن عبداﷲالعباسی در 1021 بر آن ضمیمه ای نوشته است . (از کتاب احوال و اشعار رودکی تألیف سعی
خاکیلغتنامه دهخداخاکی . (اِخ ) از شعرای قرن نهم هجری عثمانی است که در زمان بایزیدخان وفات یافت و از مردم اسکوب بود. این بیت از اوست :ملامت چکمزم هر گزی که هجران بر کمال ایلرکه هر نسنه کمال اولسه فلک آنی زوال ایلر.(از قاموس الاعلام ترکی ج <span class="hl" dir="ltr
خاکیلغتنامه دهخداخاکی . (اِخ ) دهی است از دهستان تنگ گزی بخش اردل شهرستان شهر کرد واقع در 70 هزارگزی شمال باختر اردل و 18 هزارگزی راه کوهرنگ . ناحیه ای است کوهستانی با آب وهوای معتدل و 227 تن
خاکیلغتنامه دهخداخاکی . (اِخ ) شاعری است از اهل قسطمونیه و از شعرای قرن نهم هجری عثمانی است . وی در زمان اسماعیل بیک آل اسفندیار میزیسته و این بیت او راست :ای مراد مومن و ترسا معین مرد وزن قدرتکدر طاشی که مرجان که مر مرد و زن .(از قاموس الاعلام ترکی ج <span class
خاکیلغتنامه دهخداخاکی . (اِخ ) محمد افندی . از شعرای متأخر عثمانی است اصل وی از قصبه ٔ کلیس ولایت حلب است . وی از آنجا به قسطنطنیه آمد و در صف خواجگان قرار گرفت و شغل دفترداری و کتابت یافت مرگش بسال 1172 هَ . ق . است . در وفات راغب پاشا صدراعظم رثائی دارد که
درویش خاکیلغتنامه دهخدادرویش خاکی . [ دَرْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نجف آباد شهرستان بیجار. واقع در 9هزارگزی شمال نجف آباد و 3هزارگزی جنوب رودخانه ٔ قزل اوزن ، با 160 تن سکنه . آب آن از چشمه و را
خاکیلغتنامه دهخداخاکی . (اِخ ) میرزابیک که با ملا صوفی بتألیف «بت خانه » تذکره ٔ بزرگ در دو جلد بسال 1010 هَ . ق . پرداخت و عبداللطیف بن عبداﷲالعباسی در 1021 بر آن ضمیمه ای نوشته است . (از کتاب احوال و اشعار رودکی تألیف سعی
خاکیلغتنامه دهخداخاکی . (اِخ ) از شعرای قرن نهم هجری عثمانی است که در زمان بایزیدخان وفات یافت و از مردم اسکوب بود. این بیت از اوست :ملامت چکمزم هر گزی که هجران بر کمال ایلرکه هر نسنه کمال اولسه فلک آنی زوال ایلر.(از قاموس الاعلام ترکی ج <span class="hl" dir="ltr
خاکیلغتنامه دهخداخاکی . (اِخ ) دهی است از دهستان تنگ گزی بخش اردل شهرستان شهر کرد واقع در 70 هزارگزی شمال باختر اردل و 18 هزارگزی راه کوهرنگ . ناحیه ای است کوهستانی با آب وهوای معتدل و 227 تن