لغتنامه دهخدا
خربصیص . [ خ َ ب َ ] (ع اِ) چیزی در ریگ که بریق و لمعان دارد مانند: چشم ملخ . || گوشواره . (از لسان العرب ) (از تاج العروس ) (منتهی الارب ). || نباتی که از دانه ٔ آن طعام سازند. || شتر خرد. || دانه ای از زیور. (منتهی الارب ) (تاج العروس ).