خردهفرهنگsubculture 1واژههای مصوب فرهنگستانفرهنگ گروهی اجتماعی با ویژگیهای مشترک زبانی یا گویشی یا باوری یا آیینی یا پوششی در درون یک جامعۀ بزرگتر
فرایند آشفتگی فرهنگی،روند آشفتگی فرهنگیcultural disturbance processواژههای مصوب فرهنگستانهرگونه رفتار فرهنگی انسان که مواد فرهنگی را در بافتمان باستانشناختی آنها تغییرشکل دهد، مانند حفر راهآبها و اجاقها و تنورها و بناها و بافتارهای معماری
خرده خردهلغتنامه دهخداخرده خرده . [ خ ُ دَ / دِ خ ُ دَ / دِ ] (ق مرکب ) کم کم . رفته رفته .بتدریج . تدریجاً. اندک اندک . (یادداشت بخط مؤلف ).
فرایند شکلگیری فرهنگی،روند شکلگیری فرهنگیcultural formation processواژههای مصوب فرهنگستانآن دسته از فعالیتهای عمدی و سهوی انسان مانند بنا کردن سازهها یا شخم زدن زمین که در روند شکلگیری محوطههای باستانشناختی دخالت دارد
پادفرهنگcounter-culture, contra-cultureواژههای مصوب فرهنگستانگونهای خردهفرهنگ که در تضاد با مهمترین ارزشها و هنجارهای فرهنگی جامعۀ میزبان قرار میگیرد