خردپروردلغتنامه دهخداخردپرورد. [ خ ِ رَ پ َرْ وَ ] (ن مف مرکب ) کسی که عقل و دانش مربی وی باشد : گر پدر دعوی خدایی کردمن خدادوستم خردپرورد. نظامی . || آن مفهوم یا آن چیز که خرد و عقل آدمی آنرا پرورده باشد :
خدادوستلغتنامه دهخداخدادوست . [ خ ُ ] (ص مرکب ) محب خدا. دوست دارنده ٔ خدا. خداپرست : خدادوست را گر بدرّند پوست نخواهد شدن دشمن دوست دوست .سعدی .گر پدر دعوی خدایی کردمن خدادوستم خردپرورد.نظامی .