فراء
furred, furry
خز، جامه خزدار، خزدار کردن، خز دوختن، باردار شدن
خز , جامه خزدار , پوستين , خزدار کردن , خز دوختن به , باردار شدن (زبان)
خزدار، خز مانند، خز پوشیده
بدترین، خزدار، خز مانند، خز پوشیده