خشکدانهلغتنامه دهخداخشکدانه . [ خ ُ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) شوران . (منتهی الارب ). رجوع به شوران شود.
خسکدانهلغتنامه دهخداخسکدانه . [ خ َس َ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) تخم کافشه که به عربی قرطم گویند. (از ناظم الاطباء). تخم کاژیره که آن را به عربی حب العصفر خوانند. (از برهان قاطع). تخم گل معصفر.(از آنندراج ) (از غیاث اللغة). رجوع به کافشه شود.
شورانلغتنامه دهخداشوران . [ شو /ش َ / شُو ] (اِ) گل کازیره و گل کافشه . (ناظم الاطباء). گل کازیره . (منتهی الارب ). گل کاجیره . خشکدانه و گل آن . (یادداشت مؤلف ). معصفر. (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به شَوَران شود. || جوانه ها