خصوصیاتلغتنامه دهخداخصوصیات . [ خ ُ صی یا ] (اِ) صفتهای مخصوص .(ناظم الاطباء). این کلمه مستعمل فارسی زبانان است .
خصوصیاتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ویژگیها، جزییات، مختصات، مشخصات، صفات، شخصیت، هویت نکات خاص، راهوچاه، متد، روش، تدبیر، سَبْک مدرک هویت: شناسنامه، کارتملی، گواهینامۀ رانندگی، گذرنامه ◄ تعیین هویت
streakyدیکشنری انگلیسی به فارسیرگه ای، رگه دار، ناصاف، خط دار، قابل تغییر، دارای اخلاق و خصوصیات فردی
تودهای کردنmassification 2واژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در آن تلاش میشود افراد جامعه هرچه بیشتر خصوصیات فردی خود را ازطریق فرایندهای فروکاهنده از دست بدهند و به تودهای یکدست و یکسان تبدیل شوند
individualismدیکشنری انگلیسی به فارسیفردگرايي، فرد گرایی، اصول استقلال فردی، خصوصیات فردی، حالت انفرادی، تک روی، تک سازی، فرد پرستی، اصول ازادی فردی در سیاست و اقتصاد
patternدیکشنری انگلیسی به فارسیالگو، طرح، مدل، نقش، سرمشق، انگاره، ملاک، صفات و خصوصیات فردی، نظیر بودن، مسطوره، همتا بودن، تقلید کردن، نقشه یا طرح ساختن، بعنوان الگو بکار بردن، بعنوان نمونه یا سرمشق بکار رفتن
فرديةدیکشنری عربی به فارسیاصول استقلا ل فردي , اصول ازادي فردي در سياست و اقتصاد , اعتقاد به اينکه حقيقت ازجوهر هاي منفردي تشکيل يافته است , خصوصيات فردي , حالت انفرادي , تک روي , فرد گرايي , فرديت , شخصيت , وجود فردي
خصوصیاتلغتنامه دهخداخصوصیات . [ خ ُ صی یا ] (اِ) صفتهای مخصوص .(ناظم الاطباء). این کلمه مستعمل فارسی زبانان است .
خصوصیاتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ویژگیها، جزییات، مختصات، مشخصات، صفات، شخصیت، هویت نکات خاص، راهوچاه، متد، روش، تدبیر، سَبْک مدرک هویت: شناسنامه، کارتملی، گواهینامۀ رانندگی، گذرنامه ◄ تعیین هویت
خصوصیاتلغتنامه دهخداخصوصیات . [ خ ُ صی یا ] (اِ) صفتهای مخصوص .(ناظم الاطباء). این کلمه مستعمل فارسی زبانان است .
خصوصیاتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ویژگیها، جزییات، مختصات، مشخصات، صفات، شخصیت، هویت نکات خاص، راهوچاه، متد، روش، تدبیر، سَبْک مدرک هویت: شناسنامه، کارتملی، گواهینامۀ رانندگی، گذرنامه ◄ تعیین هویت