خطسازلغتنامه دهخداخطساز. [ خ َ ] (نف مرکب ) آنکه خط مردمان را تقلید می کند. || حقه بازی که با ساختن خط مردمان سند بنفع خود جعل می کند. متقلب . سندساز.
خطسازیلغتنامه دهخداخطسازی . [ خ َ ] (حامص مرکب ) عمل خطساز. سندسازی . تقلب در نوشته . (یادداشت بخط مؤلف ). تقلید خط دیگران . (یادداشت بخط مؤلف ).
خطسازیلغتنامه دهخداخطسازی . [ خ َ ] (حامص مرکب ) عمل خطساز. سندسازی . تقلب در نوشته . (یادداشت بخط مؤلف ). تقلید خط دیگران . (یادداشت بخط مؤلف ).