خفهسوزیwet startواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی ناقص در عملیات راهاندازی موتورِ توربینگازی که در آن عمل جرقهزنی بهخوبی انجام نمیشود یا دور موتور بالا نمیرود و سوخت خام از موتور خارج میشود
خفهسازی دوگوشیbinaural squelchواژههای مصوب فرهنگستانتوانایی دستگاه شنوایی در کاهش تأثیرات نوفه یا بازآوایش برای بهبود فهمپذیری گفتار هنگامی که نوفه از دو گوش دریافت میشود
معبد سوزیsusi templeواژههای مصوب فرهنگستاننوعی معبد اورارتویی با نقشهای چهارگوش بهشکل سازهای برجگونه و تکاتاقی
خیفةلغتنامه دهخداخیفة. [ ف َ ] (ع اِ) بیم . ترس . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). ج ، خیف .
خیفةلغتنامه دهخداخیفة. [ ف َ ] (ع مص ) مصدر دیگری است برای خوف . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).