خلنجیلغتنامه دهخداخلنجی . [ خ َ ل َ ] (ص نسبی ) منسوب به خلنج که نوعی از چوب است . (از انساب سمعانی ).
خلنجیلغتنامه دهخداخلنجی . [خ َ ل َ ] (ص نسبی ، اِ) قسمی فیروزه . (نخبة الدهر). وآن از سنجاقی پست تر است . (از یادداشت بخط مؤلف ).
جرجانیلغتنامه دهخداجرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) فضل بن عباس خلنجی مکنی به ابوالعباس . از روات بود. وی از عفان بن سیار روایت کرد و معروف بن ابوبکر از او روایت داشت . (از تاریخ جرجان تألیف ابوالقاسم سهمی ص 288).