خلوتنشینیفرهنگ مترادف و متضاداعتزال، اعتکاف، انزوا، رهبانیت، زاویهنشینی، عزلتگزینی، عزلتنشینی، گوشهنشینی
خلوت گزیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. خلوتنشینی کردن، منزوی شدن، معتکف شدن ۲. دوری گزیدن، تنهایی اختیار کردن