خواهشگریلغتنامه دهخداخواهشگری . [ خوا / خا هَِ گ َ ] (حامص مرکب ) شفاعت . ذرع . توسط. (ناظم الاطباء) (یادداشت بخط مؤلف ) : که خواهشگری کن بنزیک شاه ز کردار ما تا ببخشد گناه . فردوسی .دلیران ایران بمات