خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خواه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
analysand
کاوشخواه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فردی که تحت درمان روانکاوی است
-
totalitarian
تمامیخواه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] مربوط به تمامیخواهی یا دارای ویژگیهای آن
-
totalitarianist
تمامیخواه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] معتقد به حکومت تمامیخواه
-
suffragist
حقرأیخواه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] کسی که برای به دست آوردن حقرأی برابر، بهویژه برای زنان، کوشش میکند
-
child with a disability
کودک توانخواه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] کودکی با یک یا چند نوع کمتوانی که نیاز به آموزش ویژه دارد
-
جستوجو در متن
-
call attempt
اقدام به تماس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] مبادرت به تماس خواه برقرار شود خواه نشود متـ . اقدام به برخوانی
-
horizontal diplopia
دوبینی افقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] نوعی دوبینی که در آن دو تصویر از یک شیء در یک صفحۀ افقی قرار میگیرد، خواه بهصورت متقاطع خواه بهصورت متقارن
-
recursive definition
تعریف برگشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] تعریفی که به یک یا چند تعریف دیگر، حاوی مفاهیم مربوط، خواه در درون یک مدخل، خواه در بین چند مدخل وابسته است
-
partial reinforcement, intermittent reinforcement
تقویت ناپیوسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] در شرطیسازی کنشگر، هر الگوی تقویتکنندهای که پیوسته نباشد خواه دورهای باشد خواه نادورهای
-
socialisation 1/ socialization 1
اجتماعی شدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، جامعهشناسی] فرایندی که در طی آن فرد میآموزد که چگونه به عضویت یک جامعه درآید، خواه ازطریق درونی کردن ارزشهای آن جامعه و خواه ازطریق آموختن نقشهای اجتماعی آن
-
lineage
دودمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] 1. گروهی از افراد با تباری یکسویه، خواه مادرسویی و خواه پدرسویی 2. گروهی از افراد با تباری از نیایی مشترک
-
fruit yoghurt
ماست میوهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ماست حاوی قطعات یا پرکها یا پورۀ میوه خواه بهصورت لایه یا لایههای مجزا خواه بهصورت مخلوطی همگن
-
congenital
مادرزادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] ویژگی حالت نابهنجاری که در بدو تولد تشخیص داده شود یا گمان رود که از بدو تولد وجود داشته است، خواه موروثی باشد و خواه معلول عوامل طبیعی
-
facilities for disabled
تسهیلات توانخواهان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] تسهیلاتی ویژه برای پاسخگویی به نیازهای خاص مهمانان توانخواه (معلول)