خودحسابیلغتنامه دهخداخودحسابی . [ خوَدْ / خُدْ ح ِ ] (حامص مرکب ) انصاف . درست حسابی . || رسیدگی به اعمال و افعال خود : چنان کشید ملامت ز قدردانی خویش که خودحسابی تأثیر خودپسندی شد.تأثیر (از آنندراج ).<b