خودپوستلغتنامه دهخداخودپوست . (اِ مرکب ) پوست زبرین بیضه یعنی خایه ٔ مرغ . (دهار) : القیض ؛ خودپوست خایه ٔ مرغ و جز آن شکافتن یعنی پوست زوَرین . (مجمل اللغة).
پیوندینۀ خودپوستیautodermic graft, autoepidermic graftواژههای مصوب فرهنگستاننوعی پیوندینۀ پوستی که از بخشی از پوست بدن فرد به بخشی دیگر پیوند میزنند
سوگیری خودسودself-serving biasواژههای مصوب فرهنگستانتمایل به انتساب موفقیتها به خود و مقصر دانستن اوضاع برای ناکامیها
پیوندینۀ خودپوستیautodermic graft, autoepidermic graftواژههای مصوب فرهنگستاننوعی پیوندینۀ پوستی که از بخشی از پوست بدن فرد به بخشی دیگر پیوند میزنند