خافتلغتنامه دهخداخافت . [ ف ِ ] (ع ص ) ابر بی آب . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || کشت نادراز. (منتهی الارب ). || ضعیف آواز. ضعیف الصوت : أآمل ان تجلی عن الحق شبهةو شخصک مقبور و صوتک خافت . (بواحمد در رثاء ثابت بن قره آورده است ).و
خافضلغتنامه دهخداخافض . [ ف ِ ] (ع ص ) از نامهای باری تعالی است . (مهذب الاسماء) (غیاث اللغات ) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). خداوند به این نام از این جهت مسمی شده است که پست دارنده و خوارکننده ٔ جباران و فراعنه میباشد. || خوش و خرم . منه : عیش خافض . (منتهی الارب ). || صاحب وقار و سنگینی .